رها نفس مامان و بابا

دوباره برگشتيم....

چندماهی میشه که مطلبی تووبلاگ رها خانم ننوشتم.دخترگلم هرروزداره بزرگترمیشه خیلی خانم شده چندتایی کلمه یادگرفته مثل دد>دودو>مامان>بابا و...بازی . خانم توی خونه شده تاب بازی وسرگرمی خانم شده موهای سینه ی منوچنگ بندازه وتومشتش بگیره وداد بزنه بابا. وقتی میخوام ازخونه برم بیرون داستانی درست میکنه ازشیرین وفرهاد هم دیدنی تر.عاشقش شدم بد.  این مطلب و92/8/7در استانه ی 15ماهگی رها خانم تو وبلاگش اضافه میکنم. بابا ابوالفضل ...
18 آبان 1392

15 ماهگي رها كوچولو

دختر خشگل بابا امروز 15ماهه شده.   امشب میخوام ببرمش عروسی حسابی نانای کنه . رها خانم نفس مامان وبابا قدم گذاشتنت روبه 16ماهگی بهت تبریک میگم وامیدوارم همیشه سالم و خندون باشی . دیشب تولد مشکات خانم دختر عمه رها بود البته جشن تولد مشکات باکمی تاخیرگرفته شدورها کوچولوی عزیزم حسابی خودشو تخلیه کرد وکلی رقصید.بعدش هم کادوشو به مشکات داد و عکسهای یادگاری انداختیم.  ...
18 آبان 1392

آماده کردن اتاق مسافر کوچولومون

تیر ماه سال 91 ، وسایل اتاق رها کوچولو رو با کمک ترنم ، با کلی وسواسی و بر وبیا خریدیم .  سیسمونی کوچولومونو که از 6 ماهگی اسمش معلوم بود از قصر کودک خریدیم ، یعنی همون جایی که سسمونی ترنم (دختر خاله رها) رو 5 سال پیش خریده بودیم. برای خریدن تک تک وسایلش که ست باشن کلی شهر رو زیر و کردیم وکلی با اون وضع ماههای آخر رفت و آمد داشتم. مدل سرویس چوب رها رو مامانی و بابایی با همفکری هم طرحش رو به عمو عباس دادیم تا زحمتش رو بکشه . البته باید بگم تو اون روزهای شلوغ و پر مشغله این وروجک کلی تکون می خورد . انگار اونم دیگه حوصلش سر رفته بود . ...
29 دی 1391
1